نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات دخملم

نازنین جوجو خور

نازنین گلی دیروز که جوجه پختیم نشست کناره سفره و شروع کرد به خوردن فداش بشم شاید جزو معدود دفعاتی باشه که آروم نشست کنار سفره و غذاش رو خورد البته حسابی ریخت و پاش کرد         ...
27 آذر 1393

کلمات جدید

نازنینکم کلماته جدیدی میگه الان یکسالو 5 ماهش هست    بشی: بشین   بیو: برو   صدایه فیل: ووووووو   بخو: بخور   بیا: بیا   آآ عیی: یا علی   توتو: خوب دستشویی دیگه   افو: چایی   قه قه: قند   به به : چیزایه خوش مزه و بد مزه فرقی نداره کلا خوردنی   دید: موتور    قان: ماشین   کارایه جدیدی هم که میکنه:   همه کمدا رو بیرون میریزه (خخخخ)   زیپه لباسش رو خودش باز میکنه و بیرون میاره    کلاش هم همینطور بیرون میاره خودش هم سرش می...
6 آذر 1393

نازنین زهرا مریضه

نازنینه من خوشگلکم بد جور سرما خورده صداش بیرون نمیاد    همه اش هم داره گریه میکنه فداش بشم  خودم هم الان بسیار سرماخورده هستم از بس دخملی تو صورتم سرفه کرد  من برم اصلا حالم خوش نیست ...
3 آذر 1393
1